مینی فیگور موربیوس
مینی فیگور موربیوس
در یک بیمارستان خصوصی در یونان، مایکل موربیوس ۱۰ ساله از آمدن برادر ناتنی خود لوسین استقبال میکند و تصمیم میگیرد اسم او را مایلو را بگذارد. آنها هر دو از یک بیماری خونی نادر رنج میبرند و مانع از خونسازی بدنشان میشود. مایکل موفق میشود با تعمیر پمپ خون شکستهاش، جان مایلو را نجات دهد. پدر آنها نیکلاس ترتیبی میدهد که او در یک مدرسهٔ ویژه برای نوابغ در آمریکا تحصیل کند و در عین حال از مایلو مراقبت میکند.
۲۵ سال بعد، دکتر مایکل موربیوس که اکنون ۳۵ سال دارد، جایزه نوبل پادشاه و ملکه سوئد را به دلیل ساختن خون مصنوعی که جان میلیونها نفر را نجات دادهاست را رد میکند. مارتین بنکرافت، همکار و دوست دختر موربیوس، او را به خاطر آزمایشهای غیرقانونی که با خفاشهای خونآشام پیرانایایی که از جنگلهای بارانی آمازون دزدیده بود انجام میداد تا خونآشام تراریختهشان را استخراج کند و خود را به یک خونآشام تبدیل کند تا اینگونه بیماری خود را درمان کند، او را مورد تمسخر قرار میداد. موربیوس پس از اطلاع به نیکلاس و مایلو (که اکنون میلیاردر است) از جدیدترین آزمایش خود، بودجه ای برای ادامه آزمایشات خود بر روی یک کشتی باری در آبهای بینالمللی دریافت میکرده و موفق میشود خود را به یک خونآشام تبدیل کند. با این حال، پس از اینکه موربیوس توسط مارتین از قید و بند رها شده و فرار میکند، تمام خدمه را قتلعام کرده و خون آنها را تخلیه کند. در طول درگیری، مارتین به کما میرود. موربیوس وحشت زده که عطش خونخواهیش فروکش کرده به هوش میآید و قبل از اینکه با مرکز تماس بگیرد و از طریق دریا بگریزد، تمام فیلمهای دوربین مداربسته آزمایشهای خود را پاک میکند.
موربیوس در بازگشت به شهر نیویورک به آزمایشات خود ادامه میدهد و خون مصنوعی خود را تا زمانی که شروع به رشد کمتری میکند، میکاهد و متوجه میشود که خفاشهای خونآشام اولیه او را به عنوان یک خفاش میبینند و او اکنون قدرت فوق بشری «المپیایی» و توانایی پژواک یابی را دارد. در جایی دیگر، سایمون استرود و آل رودریگز، مأموران FBI در مورد قربانیان موربیوس تحقیق میکنند. پس از اینکه مایلو به دنبال مارتین به آزمایشگاهش میآید، بدون اینکه از کمای او با خبر باشد، از اینکه میبیند بیماری موربیوس درمان شده و به دنبال خون میگردد، شگفت زده میشود، اما زمانی که موربیوس از دادن درمان به او امتناع میکند، خشمگین میشود. بعداً، موربیوس در حالی که به ملاقات مارتین به بیمارستان میرود، متوجه میشود که خون یک پرستار تخلیه شده و کشته شدهاست. او که خود را مسئول میداند، قبل از اینکه به استرود و رودریگز اجازه تا او را دستگیر کنند، تلاش میکند تا از بیمارستان فرار کند. در زندان، موربیوس با مایلو که خود را به عنوان وکیل او نشان میدهد ملاقات میکند و قول میدهد تا از ارتباطات خود برای آزادی او استفاده کند. بعد از اینکه مایلو بدون عصایش آنجا را ترک میکند، موربیوس متوجه میشود که او درمان را انجام داده و به احتمال زیاد پرستار را اوکشته است. او از زندان فرار میکند تا با او روبرو شود. مایلو با اعتراف به کشتن پرستار تنها به دلیل همان عطش خونخواهی که باعث شد موربیوس خدمه کشتی را بکشد، از موربیوس میخواهد تا به او بپیوندد تا خود واقعیشان را بپذیرند و بهعنوان خونآشام زندگی کند و پس از کشتن گروهی از افسران پلیس که قصد دستگیری موربیوس را دارند، فرار میکنند.
روز بعد، موربیوس با مارتین ملاقات میکند و از دخالتهای مایلو در ماجرا به او میگوید و از او میخواهد تا از او دوری کند. موربیوس در یک آزمایشگاه جدید مشغول به کار میشود و ترکیبی برای خودکشی ایجاد میکند اما خود تمایلی به انجام آن ندارد. در جایی دیگر، استرود و رودریگز فیلمی از یکی از حملات میلو پیدا میکنند. آنها با شناسایی او به عنوان فردی خونآشام غیر از موربیوس، فیلم او را در رسانهها منتشر میکنند. اگرچه مایلو عملاً قابل تشخیص نیست، اما توسط نیکلاس که به آپارتمانش میرود شناسایی میشود و از او میخواهد این کارها را متوقف کند. مایلو با تمسخر او به خاطر اینکه همیشه موربیوس را بیشتر از او دوست داشته، نیکلاس را مجروح میکند و به او میگوید تا با موربیوس تماس بگیرد. در حین این که موربیوس به تماس تلفنی نیکلاس پاسخ میدهد و پیش او که در حال مرگ است میرود، مایلو به پیش مارتین میرود و او را به شدت زخمی میکند. موربیوس مارتین در حال مرگ را در آغوش خود نگه میدارد و پس از پیشروی در سراسر شهر، از خون او تغذیه کند. موربیوس در رویارویی با مایلو، او را به داخل فاضلاب میبرد و ارتشی متشکل از هزاران خفاش را از فاضلاب فرا خوانده تا او را به اندازه کافی بی حرکت نگه دارند تا موربیوس از ترکیب خود بر روی او استفاده کند و به عطش خونخواهی او پایان دهد و سرانجام مایلو در آغوش او میمیرد. موربیوس در سوگ میلو و مارتین، با خفاشهای خونآشام در برابر دیدگان کل شهر پرواز میکند و هویت خود را به عنوان یک خونآشام پذیرفتهاست. در جایی دیگر، مارتین با قدرتهای خونآشام و فیزیولوژی تازه توسعه یافتهاش به زندگی بازگردانده میشود.
لگوها قطعه های سه بعدی است که با جاگذاری درست در کنار هم، یک جسم سه بعدی را میسازند. همچنین کودکان تمایل به داشتن نمادی از شخصیت مورد علاقه شان دارند. مینی فیگورها، برای تقویت خلاقیت کودکان طراحی شده. و جزو اسباب بازی هایی هستند که در میان کودکان بسیار پرطرفدار است و آنها را برای مدت طولانی سرگرم میکند.
مینی فیگورها شامل قهرمانان مختلف مارول و دی سی، دیزنی و تمامی شخصیت های دنیای کمیک می باشند. کودک شما می تواند فیگور شخصیت مورد نظر خود را بر اساس تعداد قطعات و نوع مدل بسازند و از ساختنی جذاب خود لذت ببرند.
ویژگی ها مینی فیگور موربیوس :
- برند : Kopf
- Morbius
- مینی فیگور های کمیاب
- سری : شخصیت های مارول
- سایز استاندارد لگو
- بسته بندی : Comicclub Packing
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.